یادداشت/ تکرار می کنیم، Made By Perez !

مرجع خبري رئال مادريد : تقریبا دو سوم عمرم را مادریدیسمو بودم اما این هرگز باعث نشد که چشمانم را در مقابل بسیاری از حقایق ببندم.
رئال مادرید توسط یووه ( و البته موراتا!) حذف شد و بدون جام ماند. راستش حالا که نوشته هایم را در آغاز فصل مرور می کنم می بینم که برایم این روزها چندان هم غیرقابل پیش بینی نبوده است. تیتر مغروف Made by Perez پس از شکست مقابل اتلتیکو نشان می دهد که از همان زمان هم من و شاید خیلی از مادریدیسموهای دیگر بلایی که به سر تیم دسیما آمده بود را درک کرده بودیم و آماده هر اتفاق بدی بودیم.
بعد از 22 برد پیاپی نیش و کنایه های بسیاری از سوی برخی از مادریدیسموهای کم تجربه تر نصیبم شد و آن تیتر را با کنایه تقدیم من می کردند و می گفتند که همان تیمی که به آن انتقاد داشته ام حالا رکورد زده است. . خدا شاهد است که  از ته دل دوست داشتم که تمام پیش بینی هایم غلط از آب در بیایند و آرزوی همیشگی ام که شادکامی دل مادریدیسموها بوده است به تحقق بپیوندد اما حیف…
تحلیل های من و امثال من در آن زمان نشان می دهد که تیمی که به دلخواه فلورنتینو پرز بسته شده است تیمی نبود که بتواند برای جامهای بزرگ بجنگد. جدایی دی ماریا قابل پیش بینی بود و خرید خامس رودریگز (کسی که باثبات ترین و مهمترین بازیکن فصل رئال بود) هم در این راستا انجام شد اما دو نکته ابهام آمیز دغدغه ها را افزایش می داد.
نکته اول مربوط به فروش ژآبی آلونسو آن هم در فاصله روز مانده به پایان فصل نقل و انتقالات بود. آنچلوتی پیش از رفتن ژابی بارها تاکید کرده بود که کروس برای جانشنیی این هافبک نیامده است و در اردوهای تابستانی آلونسو و بازیکن آلمانی را با هم در ترکیب تست کرد. این نشان می داد که آنچلوتی روی هافبک باسکی به عنوان یکی از نقاط اتکایش در این فصل حساب کرده است اما شرایط طور دیگری رقم خورد.
شنیده ها خاکی از آن است که در قرارداد الونسو بندی وجود داشته که می توانسته آزادانه و بدون جلب رضایت باشگاه با ده میلیون یورو جدا شود. این که ژابی به همین  راحتی از باشگاه جدا شد و دست رئال در پوست گردو ماند نشان از ناکارآمدی کادر مدیریتی باشگاه دارد. زمان نشان داد که آن جدایی بزرگترین اشتباه فصل رئال بوده است. مودریچ شش ماه از فصل را به علت مصدومیت های مختلف از دست داد. تصور کنید که ژابی آلونسو یا هافبک دیگری که می توانست جایگزینش باشد (وراتی، ویدال و …) در ترکیب رئال بود. در آن زمان هم این فاجعه به بار می آمد که رئال جامها را به واسطه نبود بازیکن کروات یکی پس از دیگری تقدیم به حریفان کند؟ در نهایت برای جبران این اشتباه باشگاه به سراغ لوکاس سیلوا رفت. بازیکنی که در اروپا بیشتر به یک توریست شبیه بود تا بازیکنی که بتواند سرنوشت لالیگا یا چمپیونزلیگ را رقم بزند. بدین ترتیب کارلتو قید استفاده از او را زد و ترجیح داد که راموس را به میانه زمین ببرد …
نکته دوم تعلل شدید باشگاه در خرید یک ذخیره مناسب برای بنزما بود. چیچاریتو در فاصله چند ساعت تا پایان فصل نقل و انتقالات به رئال آمد. در حالی که با رفتن موراتا خرید یک رقیب برای کریم از نان شب واجب تر به نظر می رسید، کادر مدیریتی رئال به سردستگی پرز خرید یک مهاجم را در آخرین اولویت خود گذاشته بود. تصور کنید که در زمان مصدومیت اخیر بنزما ، حتی بازیکنی در سطح چیچاریتو هم در ترکیب حضور نداشت. در آن زمان چه بلایی بر سر تیم آمد؟
این که چرا به واسطه اشتباهات محرزی که از هشت ماه پیش قابل رویت بود، آنچلوتی به رگبار انتقاد بسته شده است سوالی است که جوابش قابل درک نیست. او در زمانی که تیم کاملش را داشت ، رکورد تاریخ فوتبال اسپانیا را در زمینه بردهای پیاپی شکست. اما با مصدوم شدن بی جایگزین ترین ترکیب بازیکن ترکیبش  (مودریچ) دیگر کاری از دستش بر نمی آمد. لوکا در همان دقایقی که پیش از مصدومیت دوباره اش داشت نشان داد که اگر باشد ، رئال را از این رو به آن رو می کند.
شاید بزرگترین اشتباه کارلتو غربتی نبودنش است. کلاس کاریش به او اجازه نمی دهد تا مثل برخی طبل های توخالی (که در مقابل حریفان ده نفره در خانه شان در لیگ قهرمانان اوت می شوند…) سر و صدا به راه بیاندازد و از این که تیمش توسط عده ای که برایشان فروش پیراهن مهمتر از مسائل ورزشی است با خاک یکسان می شود عربده کشی کند.  آنهایی که عادت دارند قربانی کنند تا قربانی نشوند. حالا شاید همین غربتی نبودن بلای جان مربی دسیما شود…

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: